عشقم . دیشب اولین بار لباتو بوسیدم .. طعم شیرین دوست داشتن رو روی لبات احساس کردم .. اونقدر مست شده بودم که دلم نمیومد برم ...
رفتم ... ولی دلمو پشت جا گذاشته بودم ... از وقتی رفتی دلهره ی عجیبی پیدا کردم ... نمیدونم چرا ...فقط میخواستم یه کاری کنم .. هرکاری کردم نتونستم باهات تماس داشته باشم .. فقط یک تماس کوتاه ... از پشت تلفن صدات خوشحال به نظر میرسید ... فقط میدونستم که ناراحت نیستی . پس چرا من ناراحت بودم.. نمیدونم ..
دله دیگه ... گیر میکنه
عزیزم ...باید مراقبم باشی ..دلم زود میشکنه ..
مثل همیشه حتی بیشتر از همیشه دوستت دارم
عزیزم درددلامو اینجا میکنم ... ولی پیش تو همیشه خوبم ...
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۶ساعت 8:40  توسط مهرداد |
اولین بوسه .... اما ناراحتی...برچسب : ناراحتی, نویسنده : khanomgoleman بازدید : 227